گفت وگوی اختصاصی سایت رسمی سیامك یزدانجو با میریام گوتس؛

احیای فرهنگ با عروسك بعلاوه فیلم

احیای فرهنگ با عروسك بعلاوه فیلم

اصفهان از فرانسه آمده و در بادرود نطنز، موزه ی عروسک رهگشا را برای احیای فرهنگ و تمدن ایرانی ها راه اندازی کرده؛ موزه ای که همانند نامش، رهگشای ارتباط بین نسل هاست.


میریام گوتس که خویش را خانم رهگشا معرفی می کند، مدیر این موزه است و چون بادرودی ها به عروسک، عاروسک می گویند از همین کلمه برای نامیدن آن بهره برده. موزه ی عروسک رهگشا، سال ۱۳۹۵ بعنوان موزه ی برتر خصوصی کشور از جانب ایکوم معرفی و از میان دو هزار و ۵۰۰ مجموعه دار، با کسب نشان طلا بعنوان مجموعه دار برتر شناخته شده است. از دیگر افتخارات این موزه دریافت نشان طلای صفویه ی میراث فرهنگی و گردشگری اردبیل و سفیر فرهنگ نوروز ایران در فرانسه بودن است.
مدیر موزه ی رهگشا، ۲۵ سال است که در ایران ساکن شده و علت راه اندازی موزه ی عروسک را در این شهر کوچک، برای ایسنا این گونه شرح می دهد: در اوایل دوران اقامتم در بادرود و هنگام هم صحبتی با کودکان، متوجه فقدان شناخت کافی آنها از هویت و نسب خود شدم. آنها تنها پدربزرگ و مادربزرگ خویش را می شناختند و نسبت به پیشه، نسب و گذشتگان خود ناآگاه بودند. خودکم بینی و سکونت در منطقه ای کم برخوردار، آنان را به سکوتی خودخواسته و در مواردی، انکار گذشته واداشته بود و می دیدم که این کودکان، در تکنولوژی و بازی های آنلاین غرق شده اند، ارتباط صمیمانه ای با نسل پیش از خود ندارند و تنها در اعیاد، مهمانی ها، جشن ها و عروسی ها این نسل را ملاقات می کنند.
او می افزاید: برای ایجاد تعادل و تعامل بین نسل ها، در ابتدا مردم نگاری لازم بود، پس با گردهم آوری پدربزرگ و مادربزرگ های بادرود در کنار هم، توانستم اسامی نخستین های بادرود را با شغل و نسب جمع آوری کنم، اما مشکل اصلی همچنان ایجاد ارتباط عاطفی و فرهنگی بین دو نسل برای شناسایی هویت بادرودی آنها بود که با عنایت به فاصله ی اجتماعی و محل سکونت بعضی از آنان و هم اثربخشی کم آن، امکان بهره برداری از آموزش آکادمیک میسر نبود و خلأ ناشی از فقدان شناخت هویت و اصل و نسب را در بازه ی سنی ۷ تا ۱۲ سال به وضوح حس می کردم.
این بانوی فرانسوی، یادآور می شود: شناخت بیشترم از این منطقه باعث شد دریابم که در گذشته، مردم بادرود به قالی بافی مشغول بوده اند، با کرک قالی و پارچه های محلی عروسک های دخترانه و پسرانه می دوخته اند و سپس لباس رسمی یا محلی شهر خویش را بر تن آنها می کرده اند. حاصل تحقیق یک کارگروه پژوهشی با استفاده از نظر کارشناسان، روانشناسان و تحلیل گران حوزه ی کودک و مشاوران میراث فرهنگی و گردشگری، منجر به دعوت از مادربزرگان برای ساخت و دوخت عروسک شد؛ به نحوی که تمام وسایل مورد نیاز در خانه ی قدیمی رهگشا در اختیار آنان قرار گرفت و مادربزرگان در فضایی آرام به همراه نوه ها و کودکان دورهم جمع شدند تا عروسک محلی بدوزند. بدین سان دو نسل در فضایی گرم و صمیمانه با یکدیگر تعامل برقرار کردند و از راه نقل داستان های قدیمی از آداب ورسوم یا خاطرات شخصی مادربزرگ ها، انتقال تجربه و تعامل بین دو نسل انجام شد. این کار سبب شد فرهنگ دوخت عروسک های محلی احیا و ۱۵۰ عروسک متعدد با لباس های محلی ایجاد شود.
گوتس می گوید: برخی از عروسک های این موزه، ابروهای پرپشت، چشم های درشت و سبیل های زمخت دارند و زیبایی آنها به این است که بخشی از خاطرات یک نسل را با خود حمل می کنند. در حال حاضر، ۳۴ ماکت کاه گلی با ۱۵۰ عروسک در موزه ی رهگشا وجود دارد که هر ماکت آن داستانی از آداب رسوم کهن، فرهنگ و مراسم های مختلف این شهر نظیر؛ رب پزی، سوگواری ایام محرم، پیشگویی، چهارشنبه سوری، یلدا، عید نوروز و... را به تصویر می کشد. همچنین، هر ماکت مزین به نام پدربزرگ مادربزرگ هایی است که بعنوان نخستین های بادرود مردم نگاری شده اند مثلاً؛ در یک ماکت که بازار مسگرها را نمایش می دهد، نام مسگر بادرود بر روی عروسک است و این مساله، برای بچه ها و گاهی پدر و مادر آنها خالی از لطف و جذابیت نیست.

این فعال فرهنگی، تاریخ گشایش موزه ی عروسک رهگشای بادرود را فروردین ماه سال ۱۳۹۵ اعلام می کند و توضیح می دهد که این موزه، شباهت عجیبی به تونل زمان دارد چونکه با گذر از آن، خاطرات گم شده در کودکی تداعی و لطافتی در درک گذشته، فرهنگ و آداب ورسوم این خطه برای کودکان ایجاد می شود.
او تاکید می کند که هدف اصلی از طریق اندازی این موزه، گفت وگوی بین نسل هاست و دراین باره خاطر نشان می کند: کنار هم بودن مادربزرگ ها و کودکان، زمینه ساز انتقال تجربه به زبان محلی، آموزش آوازهای محلی و داستان های کهن محلی شد و خصیصه های ناب این مردمان که مسئولیت پذیری، تلاش و پاک دستی است و در ظواهر زندگی مدرن امروزی مغفول مانده، با داستان سرایی هنگام دوخت عروسک به نسل جوان انتقال پیدا کرد.
گوتس، مخالف عروسک های باربی است و دراین باره می گوید: برای من اروپایی که سراسر کودکی ام لبریز از عروسک های پلاستیکی باربی بی هویت و اصالت بود، نوعی عناد با این دریای اسباب بازی پلاستیکی ایجادشده بود و به دنبال ساخت عروسک هایی طبیعی و سازگار با محیط زیست، دارای هویت و اصالت بودم که خوشبختانه این امکان برایم فراهم گردید.
مدیر موزه ی رهگشا ادامه می دهد: در باور فرهنگی من، بانوان باید دارای استقلال مالی باشند و چون صاحب سرای رهگشا از دیرباز در این روستا حکم داور و دادگر را داشت، به منظور ادامه دادن راه این خانواده، علاوه بر حمایت مادی و معنوی از مادربزرگان بد سرپرست یا بی سرپرست ساکن در روستا، آنان را در یک کار فرهنگی مشارکت دادم.
مرحوم شجریان، پدرخوانده ی افتخاری عروسک های صلح و دوستی
او مرحوم شجریان را پدر معنوی و پدرخوانده ی افتخاری عروسک های این موزه معرفی می کند و دراین باره توضیح می دهد: فروردین ما سال ۱۳۹۵ که استاد شجریان تحت پرتودرمانی بودند، عروسک ها را برای ایشان ارسال کردم که منجر به استقبال و اعلام حمایتشان از این عملکرد بود. مرحوم شجریان از همان زمان مشوق من شدند و بدین سان سازهای «دلربا» و «دلگشا» که ترکیبی از سازهای سنتی زهی ایرانی با پژوهش استاد شجریان و طراحی و ساخت «محمد ژاله» برای افزایش ربع پرده سازهای سنتی در ارکسترهای خارجی بود، زینت بخش موزه ی رهگشا شد.

این مدرس دانشگاه، ضمن اشاره به سفر عروسک های بادرود به ۸۰ کشور جهان، یادآور می شود: دیدگاه بسته و منحصر به رسانه، در جهان از ایران چهره ای لبریز از خشونت، آشوب، تظاهرات و... ساخته، به نحوی که خانواده ی من در فرانسه، هیچگاه تمایلی برای سفر به ایران نشان ندادند. از این رو در کنفرانس موزه ی ملی که سال ۱۳۹۵ برگزار شد و کارشناسانی از همسایگان اطراف ایران به اضافه ی اندونزی در آن مشارکت داشتند، عروسک های بادرود را معرفی و از آنان بعنوان «سفیران صلح و دوستی» یاد کردم و تابحال این عروسک ها با هزینه ی شخصی خودم به ۸۰ کشور دنیا مثل آفریقا، غنا، ساحل عاج و... سفر کرده و در جهت رساندن پیام صلح و دوستی به افراد مختلف اهدا شده اند.
او می افزاید: این عروسک ها، در ۱۵ موزه ی برتر دنیا نظیر موزه ی «لوور» پاریس، موزه ی مردم شناسی «ژاک شیراک» فرانسه، موزه ی ملی دهلی نو، موزه ی «میرا گاندی» در هندوستان، موزه ی «تولوسا» در اسپانیا، موزه ی دیرینه شناسی اسپانیا، موزه ی تئاتر مسکو، موزه ی ملی ژاپن، موزه هنری ونکوور، موزه ی کاخ عمان، موزه ی کاخ موناکو، موزه ی کاخ الیزه فرانسه و موزه ی معتبر عروسک ها در ایران، بعنوان «عروسک های بادرود، سفیران صلح و دوستی» نگهداری می شوند.
گوتس، در کارگاه های آموزشی یونسکو در چارچوب تئاتر، صلح را به همراه داستانی از مادربزرگان، مادران، پدران و کودکان به تصویر کشیده و این اجرا هم زمان در چندین کشور به صورت زنده پخش شده است. وی در دوران کرونا هم از هر فرصتی برای نمایش سفیران صلح و دوستی ایران تلاش می کند.

صلح یعنی شناخت فرهنگ ها و احترام به آن
فعالیت سرای رهگشا، تنها مختص به عروسک ها نیست و مانند یک فرهنگسرا، با برگزاری دوره های مولانا شناسی، شاهنامه خوانی، ایجاد تالارهای گفتگوی گروهی فرهنگی در مورد جشن ها و آیین های کهن و... در ارتقای سطح فرهنگ مردم نقش خویش را ایفا می کند.
مدیر موزه ی عروسک رهگشا، درباره ی مزایای برگزاری دوره ی شاهنامه خوانی می گوید: کودکی که شاهنامه خوانی را در این دوره آغاز کرد، نوروز ۱۳۹۷ در چارچوب تنها گروه نمایشی ایران به مدت ۲۰ دقیقه در «سن پترزبورگ»، اجرای بخش هایی از «شاهنامه» را به همراه نمایش «عمو نوروز باستانی» را بر عهده داشت و جایزه «گلدن کاپ» را هم دریافت کرد. چنین استعدادی، هیچگاه از شاهنامه خوانی کناره گیری نخواهد کرد.
او باور دارد که لازمه ی هر کاری در آغاز ذوق، علاقه و داشتن دیدگاه وسیع است اما برای ماندگار کردن یک اندیشه در ذهن مخاطب، بیشتر از هر چیزی باید داستان و خاطره ساخت. به همین خاطر جشن مهرگان را در سرای رهگشا برگزار و از دانش آموزان کنسولگری های فرانسه، انگلیس، آلمان و... دعوت کرده تا در آن شرکت کنند؛ بدین سان میان فرهنگ این ملت ها تعامل برقرار و به نقاط مشترک بین آیین مهرگان و جشن هالووین انگلیسی ها و ضیافت das Erntedankfest آلمانی ها، توجه شده است.

گوتس، صلح را جاده ای دوطرفه در شناساندن فرهنگ به دیگران به روش صحیح می داند و اعتقاد دارد که کوشش برای وسعت دادن به دیدگاه فرهنگی کودکان، دانشجویان و افزایش سطح ارتباطات فرهنگی، زبانی، کلامی و... می تواند زمینه ساز موفقیت باشد.
این مدرس دانشگاه، تاکید می کند که ارتباط فرهنگی، ارتباطی حساس و لطیف است و تصریح می کند: با کشف و برجسته سازی اصالت در سایه ی ارتباطات فرهنگی گسترده، میتوان از تعاملات و ارتباطات از آن بهره برد و علاوه بر حفظ فرهنگ خود، برای کسب آموزش و جمع آوری اطلاعات در سایر فرهنگ ها و زبان ها کوشش کرد و «زبان دوم» را همراه با فرهنگ مختص به آن آموخت.
از نظر او، شرط بلوغ فکری و اجتماعی، طرد حس برتربینی و کامل دانستن خود است: خودبرتربینی و باور این امر که من یک شخص کامل هستم باید تقلیل یابد. باید رویدادها و فرهنگ دیگران را هم شناخت. افرادی که با این دیدگاه رشد کنند، می توانند در آینده پل های ارتباطی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی باشند. فرزندان یک سرزمین نباید تنها ملیت کشور خویش را دارا باشند، بلکه با داشتن دیدگاه فرا منطقه ای و نگاه آرمان گرایانه به واسطه ی کنجکاوی در شناخت فرهنگ های دیگر می توانند ملیت کل دنیا را به دست بیاورند.
گوتس که مجله ی «پاریس_تهران» را هم به زبان فارسی و فرانسه در کشور فرانسه منتشر می کند می گوید: با نشر این مجله تلاش کردم تبلیغات سوء و منفی در مورد ایران را که از آن کشوری لبریز از آشوب، اضطراب و حکومت ترس بر زندگی مردم ساخته بود، با نمایش فرهنگ واقعی و بومی ایران زمین کمی تغییر دهم، به نحوی که مخاطبان این مجله، ایران را از دریچه ی ارتباطات انسانی و بدون دیدگاه های بسته ی سیاسی و مذهبی جستجو، بررسی و کشف کنند.
مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.
فایل آنرا از اینجا دانلود کنید: video/mp4


منبع:

1400/03/10
17:32:12
5.0 / 5
800
تگهای خبر: آموزش , آواز , ترانه , ساز
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۱
سیامک یزدان جو
موضوع های سایت رسمی سیامك یزدانجو