نقش هایی که اشک می ریزند

نقش هایی که اشک می ریزند

مرکزی واقعه عاشورا و شهادت مظلومانه سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش در کربلا، تأثیر به سزایی در فرهنگ و اعتقادات شیعیان داشته و الهام بخش خیلی از نهضت های حق مقابل باطل بوده است، این واقعه دلخراش همین طور تاثیر شگرفی در عرصه های مختلف هنری به ویژه نقاشی و پرده خوانی برجای گذاشته است. در این میان نقاشی قهوه خانه ای به سبب ارتباط نزدیک تر با نگرش ها و زندگی عامه جامعه، بیشترین تأثیر را از این واقعه دریافت کرده است.


به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از ایسنا، نقاشی قهوه خانه ای از معدود هنرهای عامیانه برجا مانده در ایران است که خاستگاه آن نگرش های ملی و مذهبی مردم در عصر قاجار است. پشتوانه این نقاشی ها خیال و اسطوره است که ریشه در ذوق فکر و روح جمعی دارد. خیال، بن مایه صوری نقاشی ها را شکل داده و اسطوره های ملی و مذهبی نیز بن مایه های محتوای آثار را می سازند که خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. علاوه بر نقاشی قهوه خانه ای، پرده خوانی و نقالی در جریان ارتباط برقرار کردن با مردم بصورت داستان گویی و نقالی، بر ذهن و باورهای آنان تأثیرگذار بوده اند.
این نقاشی ها به سختی با باورهای پهلوانی و مذهبی پیونده خورده و ارتباط منحصربه فرد آنها با واقعه عاشورا دیدنی و شنیدنی است. یکی از جلوه های این ارتباط تنگاتنگ را در روزهای محرم می توان در ساوه به چشم دید.
هر ساله پیش از شروع دهه محرم کسبه بازار و افرادی که در آن شبستان حضور دارند دور هم جمع می شوند و به عزاداری می پردازند و چند نقاشی قهوه خانه ای را که داستانی شنیدنی دارند، از جایگاه شان بیرون می آورند و در گذر اصلی بازار با دقت نصب می کنند. به غیر از یک تابلو که واقعه عاشورا و لحظه سر بریدن امام حسین(ع) را روایت می کند، مابقی آثار در محوطه بیرونی تکیه بازار نصب می شوند و این تابلو را نیز در ظهر عاشورا هنگام اذان ظهر در میدان اصلی شهر "میدان انقلاب" بر روی دست حمل کرده و با نوای حیدر حیدر به مردم نشان می دهند و در آخر ماه محرم تابلوها را باردیگر جمع آوری کرده و به محل مورد نظر انتقال می دهند.


قرار گرفتن در روزهای عاشورا و شنیدن داستان این نقاشی ها بهانه ای شد تا در گفت و گو با یک کارشناس ارشد نقاشی به نقاشی قهوه خانه ای و البته تاریخچه و داستان نقاشی هایی بپردازیم که در روز عاشورا در ساوه رخ نشان می دهند.
مهتاب درویش در گفت و گو با ایسنا درباب این هنر اظهار نمود: نقاشی قهوه خانه ای عنوانی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ روغنی با مضمون های رزمی، مذهبی و بزمی. این سبک نقاشی در دوران جنبش مشروطیت شکل گرفته و اسطوره های ملی و مذهبی بن مایه محتوای این آثار را می سازند که ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد.
وی با اشاره به این که این نوع نقاشی در سده نوزدهم بسیار رواج داشت، اظهار نمود: نقاشی قهوه خانه ای تصویر تمام نمای ذوق و اندیشه و هنر آفرینندگان آن و نمایشگر دید هنری و برداشت ذهنی این گروه از پدیده های سنتی و اجتماعی این مرز و بوم است.
وی اضافه کرد: این پرده ها که سنت ها، اعتقادات و رسوم ما را تصویر می کنند حالا پدیده های دیدنی و نگاه داشتنی از هنر سنتی ایران به شمار می روند و به همین سبب به خاطر حفظ آثار هنری این شیوه از تصویرگری، که نماهایی از اعتقادات فرهنگ توده را دربردارند، افرادی به جمع آوری آنها همت ورزیده اند.
او با اشاره به این که نقاشی قهوه خانه ای یکی از هنرهای سنتی است که از هنر مردم قهوه خانه سرچشمه گرفته است، بیان کرد: روزگاری قهوه خانه نبض ذوق و اندیشه ایرانی بود. قهوه خانه ها قدمتی دراز دارند، درازتر از تمدن و تاریخ خیلی از کشورهای صاحب نام امروز و در طول این مدت قهوه خانه سینه به سینه حافظ میراث کهنسال اندیشه و ذوق سنتی ایران بوده است.
درویش با تاکید بر این که قهوه خانه روزگاری کار تمام وسایل ارتباطی جمعی را انجام می داده و به صورتی مرکز خبر، مرکز نقالی، پاتوق و محل تجمع بوده است، اضافه کرد: متاسفانه این مرکز سنتی امروز با تمام اهتمام و کوششی که در حفظ آن می شود درحال زوال و نابودی است و دیگر قهوه خانه با آن شکل گذشته وجود ندارند و اگر هم باشد اسم اصلی خودرا از دست داده است. قهوه خانه حافظ سنت های ایرانی بود، سنت هایی که مکتوب و مضبوط نبود بلکه سینه به سینه می گشت و بنا بر این شایسته است که نهایت اهتمام و کوشش خودرا در حفظ این گهواره سنت های عامیانه به کار بگیریم.
وی با اشاره به این که یکی از سنت های قهوه خانه، نقاشی قهوه خانه ای است، اظهار داشت: علت اصلی جلب توجه به نقاشی قهوه خانه ای، اصالت کار و وجود فضاهایی از زندگی شرقی به خصوص محسوس بودن فضا و محیط در این نوع نقاشی است که موجب جلب توجه شده است. از روی تابلوی قهوه خانه ای می توان فضای زندگی مردم یک دوره را به خوبی درک کرد.
او اضافه کرد: دوره پهلوی یا دوره معاصر با جنبش مشروطیت و نتایج اجتماعی و فرهنگی آن فصل دیگری در تاریخ نقاشی ایران گشود و موج تجددخواهی برخاسته از مشروطیت ادبیات را سخت تکان داد. تحول در نقاشی نیز اجتناب ناپذیر بود. تحول نقاشی سخت تحت تاثیر روند نوسازی عصر پهلوی قرار گرفت و در حقیقت سیاست پر تناقض الگوبرداری از غرب و بازگشت به افتخارات گذشته ایران، نقاشی را از حرکت طبیعی و متناسب با شرایط درونی جامعه باز داشت.
این کارشناس ارشد نقاشی اضافه کرد: شاید بتوان قهوه خانه را خاستگاه این نوع نقاشی دانست برای اینکه نه فقط پیوند نزدیک با نقالی داشت، بلکه صاحبان قهوه خانه از اولین سفارش دهندگان آن به شمار می آمدند. با این وجود این پرده ها علاوه بر قهوه خانه ها در محل های عزاداری، دکان ها، زورخانه ها و حمام ها نیز آویخته می شدند. موضوع پرده، محل نصب آنرا معین می کرد. بطور مثال موضوع روز عاشورا برای تکایا و موضوع جوانمرد قصاب برای دکان های قصابی و... بود. نقاش بنا به دانش و شناخت خود و بوسیله تجربی فن پرده نگاری رنگ روغنی را آموخته بود. او اسلوب ها و وسایل بیانی متداول را بر حسب سلیقه و روش خاص خود به کار می گرفت. هدفش صراحت و سادگی بیان و اثرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطب بود از همین رو غالبا در پرده نام اشخاص را در کنار تصویرشان می نوشت. شخصیت اصلی را بزرگتر از اشخاص فرعی نشان می داد یا از قراردادهای تصویری معینی برای تاکید بر جنبه های مثبت یا منفی شخصیت ها استفاده می کرد. ولی پایبندی به روایتگری هیچگاه او را از خیال پردازی و تمثیل سازی باز نمی داشت.


او اظهار داشت: سنت دیرینه قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران، ارتباط نقاشی های قهوه خانه ای با اسطوره ها و برخورداری از ارزش های ماورایی و مذهبی از طرفی و نقوشی که در سفالینه ها و پرده هایی که از شخصیت های اساطیری(مانند سوگ سیاوش) نقش شده از طرف دیگر، سبب شده است که برخی از کارشناسان سابقه این هنر تصویری را به زمان پیش از تاریخ نسبت دهند. با همه اینها بیشترین تصاویر دیده شده از پرده خوانی در ایران به وقایع کربلا برمی گردد و این احتمال را قوی تر می کند که این هنر بطور رسمی از اواخر حکومت آل بویه در ایران رایج شده است.
درویش در ادامه این گفت و گو به پنج نقاشی قهوه خانه ای بازار ساوه که به گفته ی ایشان، توسط سید شجاع الدین خالقیان هنرمند مشهدی کشیده شده پرداخت و با اعلان اینکه نقاشی های موجود در بازار ساوه واقعه عاشورا را بیان می کند، اظهار داشت: یکی از زیرشاخه های نقاشی قهوه خانه ای، نقاشی های واقعه عاشورا و دیگر وقایع مذهبی است. هنر عاشورایی همنوا و همسو با رابطه های عاشقانه از دوستی بنده و معبود شکل می گیرد و وجود نورانی سیدالشهداء(ع) و یاران باوفایش قامت آنرا جلا می دهد. اعلان های عاشورایی نیز که مجالی برای ظهور هنر مقدس و متعالی از زبان هنرمند خالق امروز است، می تواند بخش مهمی از هنر متعهد را عیان کند و پیوند عمیق آنرا با فطرت و جان انسان به همراه درک زیبایی شناسی در رنگ ها و فرم ها گویاتر کند.


درویش افزود: بر روی این نقاشی ها، نوشته هایی آمده است که نشان میدهد این پنج اثر که یکی از آنها از بین رفته است به سفارش فردی به نام "رضا صبوحی" خلق شده و خالق آثار "سید شجاع الدین خالقیان" بوده است.
وی با اعلان اینکه سفارش دهنده این آثار از دنیا رفته است، اضافه کرد: بگفته حجت صبوحی فرزند رضا صبوحی، آن مرحوم ارادت خاصی به خاندان پیامبر(ص) داشت، با بهره گیری از حلبی، بخاری، منقل و... می ساخت ولی در روزهای محرم و پیش از آن وسایل تعزیه خوانی می ساخت و ارادت خودرا اینگونه نشان می داد.


درویش اضافه کرد: صبوحی گودخوان زورخانه هم بوده و باتوجه به ارادت خاصی که به سید شجاع الدین خالقیان داشت این نقاشی ها را به او سفارش داد تا برای تکیه بازار بکشد. طبق گفته فرزند مرحوم صبوحی، دو تابلو شامل تابلو نماز ظهر عاشورا و شمایل حضرت علی(ع) در تکیه بازار موجود نیست که امکان دارد از بین رفته یا مفقود شده باشند.
این محقق و پژوهشگر حوزه نقاشی اضافه کرد: تأثیر این آثار در زنده نگه داشتن مراسم عاشورایی و انتقال آن از یک نسل به نسل بعدی بدون هیچ کم کاستی، قطعی است، چنانکه مردم و کسبه بازار می گویند که این علاقه از کودکی در آنها شکل گرفته و تا امروز همراه آنان بوده است.
وی بر ضرورت بررسی و شناخت نقاشی های قهوه خانه ای بازار ساوه در امتداد حفاظت از آنها و شناخت بهتر سبک و ارزش این نقاشی ها و توجه بیشتر مردم و مسئولین به این آثار اصرار کرد و اظهار داشت: پیشنهاد می شود که این آثار بعنوان میراث فرهنگی ثبت و در محل مناسب تری نگهداری شوند.
درویش در ادامه به ضرورت پژوهش در زمینه نقاشی قهوه خانه ای پرداخت و اظهار داشت: نقاشی قهوه خانه ای با درون مایه مذهبی، در اواخر قاجار و اوایل پهلوی همزمان با سفارش و خلق این پنج اثر نقاشی قهوه خانه ای در بازار ساوه در این شهرستان شدت گرفت. همچون ضرورت های انجام پژوهش در این عرصه، نقش آثار سمعی و بصری (نقاشی و تعزیه خوانی) در زنده نگه داشتن واقعه کربلا و همین طور تأثیر این آثار در تعمیق فرهنگ عاشورایی مردم ساوه و شناخت خالق این آثار و سفارش دهنده این نقاشی ها (سید شجاع الدین خالقیان) و اهدافشان از به تصویر کشیدن واقعه عاشوراست.


وی اشاره کرد: با توجه به این که با آداب و رسوم مردم ساوه آشنا شده ایم می توانیم دریابیم که این نقاشی ها ارتباط مستقیم با باورهای مردم دارد. این نقاشی ها که سبک آنها قهوه خانه ای بوده و از دل مردم بیرون آمده است، واقعه عاشورا را روایت می کند تا مداح یا تعزیه خوان با اشاره به آن ذهن مردم را آماده و آگاه کند.
او اضافه کرد: نقاشی های قهوه خانه ای با موضوعات مذهبی خصوصا واقعه کربلا، تأثیرات عمیقی روی باورها و اعتقادات مذهبی عامه مردم داشته اند. بر طبق گفتگوهایی که با برخی از بازاری های قدیمی ساوه داشتم به این باور رسیدم که این نقاشی ها ریشه در سنت و هویت اسلامی شیعی مردم ایران داشته است و سبب درک و ارتباط عمیق تر مردم با واقعه عاشورا و پیروی از سیره دوده مقابل السلام می شود. با توجه به این که این نقاشی ها برخاسته از توده مردم هستند، در فرهنگ مردم به آسانی نفوذ می کنند و افراد را تحت تأثیر قرار می دهد.
به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از ایسنا، "ناصر فکوهی" در کتاب خود تحت عنوان انسان شناسی هنر، سه کارکرد اساسی هنر در زمینه اجتماعی را کارکرد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می داند.
وی درباره کارکرد اجتماعی می گوید: هنر عامل اساسی در ایجاد هویت های اجتماعی و فرهنگی است و می تواند هویت های ملی را تقویت یا آنها را تضعیف کند، همچنان که می تواند خرده فرهنگ ها را تکثیر، تقویت یا تضعیف کند. هنر می تواند در قالب ابزاری کاملا ایدئولوژیک در خدمت قدرت حاکم در بیاید یا برعکس نقش انقلابی و مبارزه جویانه مقابل این قدرت به خود بگیرد.
وی همین طور درباره کارکرد سیاسی می گوید: در اینجا قابلیت های هنر به مثابه عاملی در تحریک و بسیج احساس ها، هدایت آنها، ایجاد اشکال گوناگون، شناخت واقعی و همین طور امکان استفاده از هنر برای ایجاد انسجام اجتماعی، هم بستگی اجتماعی و هویت بخشی در جهت پدید آوردن جامعه ای هم بسته مطرح هستند. معنای واقعی این تعاریف را می توان به وضوح در دوره قاجار مشاهده کرد، آنجا که حکام قاجار هنر نقاشی را در خدمت نشان دادن شوکت و قدرت خود به کار گرفتند. هنرمندان ساده دلی نیز وجود داشتند که از میان مردم برخاستند و نقاشی را از حصار قصرها رهانیدند و در میان مردم آوردند و آن را در جهت بیداری مردم و بیرون کشیدن آنها از زیر بار ظلم و استبداد به کار گرفتند. در اینجا بود که نقاشی های قهوه خانه ای در بین مردم و جامعه نفوذ کرد و هویت های اجتماعی و فرهنگی آنان را تحت تاثیر خود قرارداد و هویت ملی را در آنها تقویت کرد.



1400/07/05
14:25:19
5.0 / 5
547
تگهای خبر: ساز , نمایش , هنر , هنرمند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۴