نگاتیوهای زلزله بم بعد از دو دهه ظاهر شدند!

نگاتیوهای زلزله بم بعد از دو دهه ظاهر شدند!

سعید فلاحفر ـ عکاس ـ در تازه ترین نمایشگاه خود، نگاتیوهای قدیمی و تغییر کیفیت داده شده را با تعدادی واژگان در یک پروژه به نام «مُ خاطره» به معرض نمایش گذاشته است. در این تجربه تازه مخاطب تصاویری را از زلزله بم می بیند که دستخوش گذشت زمان شده است.


به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از ایسنا، سعید فلاحفر بتازگی نمایشگاه عکس و چیدمان «مُ خاطره» را در گالری «یافته» برگزار کرده است که تا ۲۴ تیرماه برپا خواهد بود.
در همین راستا گفت وگویی را با فلاحفر می خوانید.
وی در ابتدا در پاسخ به این که آیا در نمایشگاه «مُ خاطره»، نگاهی فلسفی به جهان انداخته است؟ پاسخ داد: در نمایشگاه «مُ خاطره» یک صندلی روی یک تپه دست ساز گذاشته ام و از سمت خودم به جهان هستی نگاه می کنم. همچنان که مثل همیشه مشتاق همسویی و هم آوایی با آنچه ناگزیر در کنار من است. نمایشگاه تلاشی است در بار دیگر دیدن و بار دیگر وارد شدن به آزمونی که چیستی گنگ «زمان» و «زیبائی» را به خاطر می آورد. درست در لحظه ای که گمان می نماییم این هر دو را شناخته ایم، ناگهان در می یابیم که درک این دو تا چه اندازه با کاستی های پیوسته درآمیخته است و تا چه اندازه می تواند مفهومی فرّار داشته باشد.
«چرا بعد از دو دهه به سراغ زلزله بم رفته اید؟» توضیح می دهد: بلافاصله پس از زلزله سال ۱۳۸۲ بم به عنوان کارشناس میراث فرهنگی به بم و ارگ تاریخی آن اعزام شدم و برای مستندسازی وضع موجود آغاز به عکاسی کردم که البته آن روزها هنوز به شیوه آنالوگ انجام می شد. در صورتیکه مصیبت و داغ زلزله همه ـ همچون عکاس های خبری ـ را اندوهگین کرده بود، همه از مرگ می گفتند. نکته ای که بعدها در عکس هایم متوجه شدم این بود که در قاب اغلب آنها ـ به گونه ای تقریباً ناخودآگاه ـ نشانه ای از حیات گنجانده بودم. گاهی یک پرنده، گاهی پرسوناژ انسانی، بوته ای سبز و خاک گرفته یا هواپیمای مسافربری و امدادی در افق. سال ها تصور می کردم نگاتیوهای ارگ تاریخی بم در یکی از اسباب کشی های الزامی گم شده است. اما خوشبختانه پس از حدود پانزده سال و بطور اتفاقی آنها را در انبار خانه پدری پیدا کردم. بلافاصله تصمیم گرفتم که برای حفظ عکس ها، نگاتیوها را اسکن کنم. با کمال تعجب متوجه شدم نگاتیوها به مرور زمان و به خاطر شرایط نامساعد نگهداری، تغییر حالت داده اند و از قضا تصاویر بدیع و متفاوتی ایجاد کرده اند.


او درباره این که چرا نگاتیوهای خراب را چاپ کرده است؟ می گوید: اصرار دارم که از توصیف مرسوم «خراب شدن» برای نگاتیوها استفاده نکنم. هر فردی ممکنست با شنیدن اصطلاح «گسل» بنا به دانش، تجارب شخصی، جهان بینی خود و... تصویری را در ذهنش مجسم کند. مثلا در همان روزهای زلزله بم زیاد می شنیدم که؛ شهرهای تاریخی به خاطر نداشتن شناخت گذشتگان از عوارض طبیعی و جغرافیایی، در کنار گسل ها تولید شده اند و بنا بر این در مقابل زلزله صدمه پذیرند. اما از طرفی همین گسل ها سبب جاری شدن چشمه هایی می شوند که منشأء حیات است. گویا من دومی را بیشتر می بینم و می پسندم. بدین سبب در صورتیکه از دید متخصصین ساختمانی، ارگ تاریخی بم در اثر زلزله تخریب شده بود، من پس از نخستین بازدید یادداشتی نوشتم با این مضمون که اگر منظور هویت ارگ بم باشد، تخریب چندانی صورت نگرفته و در حقیقت بنا در جریان تحولات و سیر گریزناپذیر تاریخی قرار دارد و چه بسا سبب افزایش اطلاعات ما از جزئیات تاریخی و فنی و دیرینه شناسی شده است.


این عکاس همین طور درباره چیدمان فرهنگ واژگان در کنار تصاویر زلزله بم بیان می کند: مفاهیم ممکنست نسبی باشند و یا موقتی و شناور. ما نمی دانیم «زمان» چیست، حتی مطمئن نیستیم که وقتی از زمان صحبت می نماییم اشاره به تعریف یک پدیده داریم یا یک قرارداد جمعی؟ همانطور هم تعریف دقیق و ثابتی از «زیبائی» نداریم. از نظر من ارگ تاریخی بم همچنان باشکوه است و چه ایرادی دارد اگر به ماجرایی که بر سر نگاتیوهایم رفته از این منظر نگاه کنم؟



او درباره عنوان نمایشگاه هم می گوید: «مُ خاطره» تداعی توامان دو معنای «خاطره» و «مخاطره» است. خاطره ارجاعی است به رویدادی در گذشته که همیشه مخاطراتی آنرا به سمت نیستی تهدید و هدایت می کند. این همان چیزی است که ما به نام «زندگی» می شناسیم.




منبع:

1401/04/06
12:20:49
5.0 / 5
460
تگهای خبر: ساز , نمایش , نمایشگاه
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
سیامک یزدان جو
موضوع های سایت رسمی سیامك یزدانجو