نبود باورپذیری در فیلم ها از کجا نشأت می گیرد؟
سایت رسمی سیامک یزدانجو: سومین نشست از سلسله نشست های سینمایی که بود سینمایی که هست با عنوان سینمای آرمانی؛ رویا یا واقعیت؟ با حضورمنتقدان سینما اجرا شد.
به گزارش سایت رسمی سیامک یزدانجو به نقل از مهر، سومین نشست از سلسله نشست های «سینمایی که بود سینمایی که هست» با عنوان «سینمای آرمانی؛ رویا یا واقعیت؟» با حضور سیدباقر نبوی ثالث نویسنده و منتقد سینما و سیدعلی سیدان منتقد سینما و سردبیر ماهنامه سوره در کانون اندیشه جوان اجرا شد. سیدباقر نبوی ثالث در این جلسه، با طرح این سوال که اگر سیاستگذار و تصمیم ساز در سینمای ایران باشید چه پیشنهادی ارائه می کنید؟ اظهار داشت: باید تصریح کرد که از وضعیت سینمای ایران به نارضایتی پی می بریم. ما به عنوان دغدغه مندان جمهوری اسلامی یک جور اعلام نارضایتی می نماییم و دیگران به صورت دیگر؛ اما بطور کل در این عدم رضایت مندی نوعی اشتراک وجود دارد بااینکه این مساله نوعی از عدم رضایت در همه دنیاست و خیلی مختص ایران نیست. وی با تأکید بر این که این عدم رضایت مندی موجب تامل، نوشتن، کار کردن و فیلمسازی بیشتر می شود عنوان کرد: از نظر بسیاری از افراد که جهت متضادی با حاکمیت دارند، مسئله اصلی سینمای ایران سانسور است و اگر از این افراد پرسیده شود که چرا فیلم خوب ساخته نمی شود کمتر به این مساله می پردازند که آدم ایرانی در این دوران زندگی نمی کند و شیوه توزیع و شکل پول در ایران اجازه تجربه کردن زندگی را از ایرانیان می گیرد و سخت می کند و اصلاً ایرانیان به آن معنا تولید را تجربه نمی کنند بلکه به این می پردازند که ما می خواهیم فیلم بسازیم ولی در فیلمسازی ما دخالت می شود، سانسور می شود و سناریوهای ما رد می شود. اما از نظر من بی مسئله گی، گم شدن و گیجی مساله اصلی سینمای ایران است. نبود باورپذیری در فیلم ها از کجا نشأت می گیرد؟ نبوی ثالث اشاره کرد: سینمای امروز، حاصل اتمسفر فرهنگی است که ما را دعوت به نرمال بودن می کند. در این گفتار فرهنگی گفته می شود که کاری ندارم چه هستید فقط رادیکال نباشید چونکه رادیکالیسم خیلی بد و خطرناکست. گفته می شود که رادیکالیسم یعنی ریشه ای نباشید بلکه سطحی باشید و نرمال و سازگار باشید، ما بودجه می دهیم و آثارتان را هم سانسور نخواهیم کرد. این سینما که از شروع بنا را بر معمولی بودن گذاشته بالنده، زاینده و برانگیزاننده نیست و قصه تولید نمی کند در صورتیکه نقاطی که سینما درخششی داشته اتفاقاً حرف بسیار رادیکالی داشته است. به عبارت قصه، فیلم و رمانی که رادیکالی نباشد فیلم نمی گردد. وی اشاره کرد: ما چند سال است که مشغول فیلم ساختن هستیم و به مردم می گوییم مگر شما زندگی و رفاه نمی خواهید؟ اینها را قهرمانان ما به شما هدیه می دهند. به عبارتی جنگ نیابتی است و جنگ مشروعیت خودرا از زندگی نرمال می گیرد و زمانی جنگ شما مشروع است که جهت زندگی عادی بجنگید و این است که ما را به زمین زده است. در جریان روشنفکری هم آرزو زندگی نرمال و عادی است. حتی وقتی سراغ قهرمانان ملی و شهدا می رویم مشروعیت عمل آنها را این نمی دانیم که آنها فی نفسه آرمانی داشته اند و خود آرمان یک دعوت و مدلی از زندگی است. این نوع نگاه موجب عدم باورپذیری در فیلم هم می شود. فیلم «خدای جنگ» می توانست رادیکال درست باشد نبوی ثالث اظهار داشت: فیلم «خدای جنگ» می توانست رادیکال درست باشد ولی اتمسفر مسموم فرهنگی که مقابل رادیکالیسم است ما را دعوت به این می کند که هرچه می خواهیم باشیم فقط رادیکال نباشیم همین مساله کار را به جایی می رساند که فیلم از نفس بیفتد. ما حدود ۱۰۰ عملیات داریم که چرایی انجام آن حتی توضیح داده نشده است. وی درباره ی عملکرد انسان انقلابی در سینما تشریح کرد: ما سال ها فیلم «محمد رسول الله» را پخش کردیم که از نظر من فیلمی انقلابی است. این فیلم در میانه یک مبارزه توسط مصطفی عقاد ساخته شد. فیلم قرار بود در اردن فیلمبرداری شود ولی با فشار عربستان این امکان مهیا نشد و پس از تشکیلات «امل» کمک گرفته شد که قذافی پذیرفت به بهای این که فیلم «شیر صحرا» هم تولید شود و در نهایت لوکیشن به لیبی تغییر کرد و این اثر ساخته شد. مصطفی عقاد سوریه ای است و دهه ۷۰ وارد دانشگاه آمریکا می شود که بحث اسلام و ظهور جریان های اسلامی جدید و جریان مالکوم ایکس مطرح است. او می گوید از من راجع به اسلام خیلی سوال می شد. در فیلم دیالوگی وجود دارد که بسیار کم به آن توجه شده و آن هم دیالوگ اولیه حضور حضرت حمزه است که خطاب به پیامبر می گوید «راست چیه دروغ چیه تو حتی نمی گذاری که او حرفش رو بزنه». از نظر عقاد این جمله مانیفست فیلم است و اگر بگذاریم اسلام حرفش را بزند کار تمام است. وی توضیح داد: تولید پایدار خود به صورتی دارای شعور است و ما این را نداشتیم و باید به آن فکر نماییم و به سمتش حرکت نماییم. یعنی ما در بین دوستان حزب اللهی که مدیر سینمایی هستند و شناختی از سینما دارند البته نه شناخت پژوهشی، حرکت مستمر نداشتیم. به عبارتی دیگر عدم وجود سازمان پایدار تولید موجب می شود از سنت ها هم عقب بمانید. درست نیست که فکر نماییم فیلم های خوبی مثل «بچه های آسمان» یا «موقعیت مهدی» شانسی تولید شده است. این در شرایطی است که برای ما پژوهش و تاریخ سینما باید امری زنده باشد و باید سازماندهی طولانی مدت معنادار داشته باشیم.
مسئله سینما مسئله استقلال ملی است سیدعلی سیدان نیز درباره ی وضع موجود سینمای ایران اظهار داشت: نیروی رادیکالی که جریان روشنفکری و غرب زده نامیده می شوند مسئله سانسور را در سینما پیش می کشند. سانسور یک پیش فرض دارد یعنی وقتی سانسور مسئله می شود که تلقی ما این باشد که سینما یک اکوسیستم طبیعی دارد که مداخله قدرت، آن اکوسیستم را بر هم می زند. یعنی وضع طبیعی توسط قدرت های مداخله گر و سانسور شرایطی را به وجود می آورد که موجب عدم ساخت فیلم خوب می شود. این قشر موافق وضع موجود هستند و معتقدند کار باید به هنرمند سپرده شود. این یک نگاه است اما نگاه مقابل معتقد می باشد که مسئله سینمای ایران سانسور نیست چون وضع طبیعی وجود ندارد که سانسور مسئله اش باشد. وی اضافه کرد: موضوع این است که جایی که ظاهراً آزادی حداکثری و مطلق وجود دارد هم فیلم خوب تولید نشده است. جایی که فیلم زیرزمینی در خارج از مرزها ایجاد می شود سطح کیفی بسیار نازلی دارد و سوال این است آنجا که دیگر سانسور نیست پس چرا این اتفاق آنجا هم رخ می دهد؟ و سینمای مطلوب ایجاد نمی شود؟ سیدان در ادامه تشریح کرد: در مقابل این مساله من احساس می کنم تاریخ سینما خصوصاً سینمایی که فراگیر، هژمونیک و جریان اصلی است به ما می گوید مسئله سینما، مسئله استقلال ملی است. شما اگر جهان مستقلی نداشته باشید و فکر کنید همه فرهنگ ها هم عرض هم هستند و فقط در عوارض و اعراض با هم تفاوت دارند به جایی نمی رسید که سینما داشته باشید و سینما از ضرورت خود می افتد. وقتی بهترین، سرگرم کننده ترین، هنری ترین، تجربی ترین و همه ترین ها در سینمای جهان تولید می شود و شما استقلال فرهنگی ندارید که سینمای دیگری به جهان عرضه کنید و قصد دارید کپی و بازتولید دسته چندم سینمای جهان باشید چه ضرورتی دارد که سینما داشته باشید؟ شما می توانید فیلم وارد کنید و اگر کشورهایی مثل امارات، عربستان، قطر، ترکیه توسط روشنفکران به عنوان الگو به ما معرفی می شود مگر تولید سینمایی دارند؟ آنها هم واردکننده فیلم هستند یا در نهایت تک محصولی هستند. پس آن چه مسئله سینماست، استقلال سینما از فرهنگ جهانی مسلط هژمون است و مبارزه برای این استقلال و تولید بومی برای این استقلال که مبتنی بر جهانی که انقلاب اسلامی است و ادامه هم دارد، باشد. وی با اعلان اینکه فیلم های سینمای ایران اگر در سیر تاریخ قرار گیرد که شروع و انجام دارد، فیلم ها هم دارای شروع و انجام خواهند شد، عنوان کرد: انقلاب اسلامی جهانی است که هم شامل یک رخداد آفاقی است که آن هم تبار و عاقبت دارد و هم شامل رخداد انفسی است که انسانش کاری با هستی دارد. مسئله این است که سینمای ما چقدر در این چارچوب مستقل است و برای حفظ این جهان می جنگد و تولید می کند. سردبیر هفتمین دوره نشریه سوره با اعلان اینکه محبوب ترین فیلم های جهان فیلم های جنگی است، اظهار داشت: برای نخستین بار در طول بالاتر از چهل سال اسرائیل خاک ما را زده و ما هم او را هدف به هدف خوردن قرار دادیم. اگر الان درباره ی آن فیلم ساخته نشود پس چه زمانی باید ساخته شود؟ در جمهوری اسلامی جریان فراگیری وجود دارد که می گوید چرا فیلم جنگی می سازید و سینمای انقلاب اسلامی هم امتداد ندارد. چه کسی گفته که امتداد ندارد؟ واقعا سینمای انقلاب اسلامی امتداد داشته و وجود دارد. آن چه می بینیم پدیده های جدید در سینما است و این به علت جلو آمدن سینمای ما و انسان انقلاب اسلامی است که مسایل جدید داشته است. حاکم بودن اتمسفری که جان سینمای انقلاب را می گیرد! وی اشاره کرد: دشمنان جدیدی که وارد سینما شده اند هم در همین زمره قرار می گیرند و ما قبل از این فیلمی درباره ی منافقان نداشتیم یا بطورمثال داعش، چون سینمای ما ساختش آماده این نیست که توضیح دهد ما در سوریه چه کردیم. سینمای انقلاب ادامه داشته ولی اتمسفر فرهنگی نرمال و نرمال ساز و نرمال خواه چیزی است که جان سینمای انقلاب را می گیرد، چون مبارزه را از ضرورت می اندازد و سازگاری را پیشنهاد می دهد و حواسش نیست که اگر سازگار شویم ما نه فقط سینما نمی خواهیم بلکه روشنفکر هم نمی خواهیم. فقط در صورت انقلابی بودن و مبارز بودن ما است که می توانیم سینما داشته باشیم. سیدان در آخر اظهار داشت: یکی از مسایل این است که ما می خواهیم برای همه فیلم بسازیم و این همه مساوی با هیچکس است. شما وقتی می خواهید برای همه فیلم بسازید باید آنرا گرد کنید و وقتی گرد کنید حتی برای گروه محدودی که سمپاد شما هستند هم فیلم نخواهید ساخت و آنها را هم به وجد نخواهد آورد. سیدمرتضی آوینی در دو جا می گوید هنرمند مسلمان نمی تواند و نباید همه را مخاطب خود قرار دهد. مخاطب در عمل حاوی گرایش های متعارض و متضاد است و شما باید برای گروهی که می خواهید فیلم بسازید کار کنید و بعد به میزانی که سخن اصیل باشد، فیلم مخاطب فراگیر هم پیدا می کند.
منبع: siamakyazdanjoo.com
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب