شوق رسيدن
وقتشه كه بريم تو باغ بارون
مستى گلها رو تماشا كنيم
پر بكشيم تو لحظه هاى روشن
دنيامونو دوباره زيبا كنيم
نفس زدن تو كوچه هاى عادت
شوق پريدنو مي گيره از ما
پرسه زدن تو لحظه هاى تاريك
فرصت ديدنو مي گیره از ما
پر بکشیم به سوی آبی عشق
پاک و رها مثل دوتا پرنده
از چشمه زلال و عطر و نورش
جون بگیریم بشیم دوباره زنده
نفس زدن تو كوچه هاى عادت
شوق پريدنو مي گيره از ما
پرسه زدن تو لحظه هاى تاريك
فرصت ديدنو مي گیره از ما
خدا می خواست دستامونو بگيره
تا از يه خاك و از يه ريشه باشيم
خط بزنيم خاطره خزونو
به فكر فرداى هميشه باشيم
وقتشه كه بريم تو باغ بارون
...